midnight

هشدار: ازتون خواهش میکنم اگر مشکل قلبی دارید یا جرئت کافی ندارید حتما این وبلاگ رو ترک کنید و از دیدن حتی تصویر مطالب خودداری کنید! 💀💀💀💀💀💀

- در سال ١٩٩٠ راننده اتوبوسی برای یک اسایشگاه روانی کار میکرد. روزی او مامور شد تا تعداد بیست بیمار روانی را از یک اسایشگاه به اسایشگاه دیگری انتقال دهد.

- در میان راه ناگهان تشنه اش میشود و تصمیم میگیرد برای دقایقی از اتوبوس پیاده شده و به مغازه برود و نوشیدنی بنوشد.

- اما به تصور انکه بیماران روانی هرگز قادر به فرار نیستند در اتوبوس رو قفل نمیکند. سپس بعد از نوشیدن کمی ابجو باز به اتوبوس باز میگردد اما متوجه میشود تمام بیماران از اتوبوس فرار کردند.

- او که میدانست اگه رئیس اسایشگاه متوجه این اتفاق شود کارش را از دست خواهد داد تصمیم به کار عجیبی گرفت. او با اتوبوسش به نزدیک ترین ایستگاه اتوبوس میرود و تعدادی مسافر سوار میکند تا اینکه انها به بیست تن میرسند.

- سپس انها را به مقصد میبرد و به مامور تحویل اسایشگاه مقصد میگوید اینان همان مریض هایی هستند که قرار بود منتقل شوند. اما مواظب باشید انها انقدر مریضیشان شدید است که فکر میکنند روانی نیستند و ادای ادمهای معمولی را در میاورند.

- این بیست نفر دو ماه در اسایشگاه اشتباهی بستری میشوند تا اینکه مشخص میشود انها بیمار نیستند. اما جالب است بدانید از این بیست نفر تنها ٥ نفر سالم میمانند و مرخص میشوند و بقیه در اسایشگاه میمانند.

- راننده خاطی دستگیر شدو اسایشگاه نیز جریمه شد اما در ان سال جرم و جنایت ١٠٪‏ افزایش یافت! دیوانگان نیز تنها تعداد اندکی از انها دستگیر شدند.

 

در سال ۱۹۳۷ در شهر دیترویت امریکا مادری به صورت اتفاقی کودکش را از یک ساختمان بلند رها میکند و کودک روی شخصی به نام joseph figlock سقوط میکند. جوزف مشغول تمیز کردن خیابان پایین پنجره ی ساختمان بود که کودک روی او میوفتد و هردو بعد از برداشتن چند جراحت ساده زنده میمانند.
• درست دو سال بعد، در نزدیکی همان منطقه کودک دیگری از یک ساختمان سقوط میکند و درست روی سر جوزف برای بار دوم سقوط میکند! این بار هم هردو تنها با چند زخم سطحی از مرگ نجات پیدا میکنند!


 


 

یه روز دختری داره قدم میزنه یهو چشمش به یه جن میوفته جنه بهش میگه به کسی نگی که منو دیدی ها .دختره هم قبول میکنه و بعد از چند سال ازدواج میکنه بعد از چند روز دختره اون اتفاق رو به یاد میاره و برای شوهرش تعریف میکنه که یهو شوهرش روبه خودش میکنه و با یک نگاه تعجب آور. بهش میگه مگه نگفتم به کسی نگووو

 

 

 

 

 

ویلیام اسماف، قاتل معروف آمریکایی، از شیر سینه یکی از قربانی هایش خوراک تند درست کرد و اون غذا جایزه محلی بهترین خوراک تند رو برد!

 

 

 

این کلیپ هم ببینید خیلی باحاله ↓↓↓

 


دریافت
مدت زمان: 2 دقیقه 28 ثانیه

 

  • night wolf

نظرات  (۱۴)

  • Reyhoon. KPOPLOVER
  • :))))

    کلیپ رو دوس داشتم...یه جاییش جدی ترسیدم😱

    وووووووی غذا عه چه چندشه🤢🤮

    آخجون ترسیدی 
    بیا ازین استفاده کن 
  • Reyhoon. KPOPLOVER
  • 😐😐😐

    حیف که با خودم قرار گذاشتم فوش ندم وگرنه😤😠😡🤬

    اصا نترسیدم خواستم یه چیزی گفته باشم🤐😬🤪

    دروغ بهت نمیاد من که میدونم ترسیدی
    نمیخواد به زبون بیاری همین ایموجی ها برام بسه 

  • رهام Geramiha
  • خخخ کلیپه باحال بود

    باحالی از خودته داداش 

    خخخخخخ

    اون قسمت شوهر خیلی خوب بود

    .
  • Reyhoon. KPOPLOVER
  • نه نترسیدم😤

    👽⁦☠️⁩👻

     ...

    فقط فییییییییییلمه

     

    آره بیشتر خنده داره تا ترسناک باشه 

    دومیه حتما مرده میرفته زیر پنجره میگفته بپر بغل عموووو

    . بعیدم نیست

    فیلمه عررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررر

    مسنیتنمظییسیتنیبنیسیبهنیسیقیسمیبتنسی

    روحم شاد و یادم گرامی

    . خیلی هم ترسناک نبود ولی بستگی به موقعیتش داره

    دیگه خسته شدم ایمیلم رو نوشتم:/

    فیلمه منو یاد انیمه دیگری انداخت:/

    واقعا نمیدونم چه ربطی داشت:/

    زبطی به انیمه دیگری نداشت این طنز بود اون خیلی جدی همه نابود میشن توش

    حالا همه هم که نه

    یادمه موقع خوندن کتابش کلا دعا میکردم  شخصیت موردعلاقه ام نمیره=)

    .

    فیلمه یا ابر فضل واقعی بود یا کسی می خواست با زنه شوخی کنه

     

    . فیلم طنز بود

    یا حضرت پشم :(

    میام این سایت به سورت رایگان اپلاسیون میشم :)

    با ورودی بذارم .

    فیلمه که طنز نبود اصلا آخرش رو نگاه کردی

     

    چرا در کنار ترسناک بودنش یکم حالت طنز داره
  • امیرمحمد رنجبرزاده
  • مگه نمیگه تنها یک چهارمشون سالم موندن پس چطور معلوم شد اونا مریض نبودن؟البته می دونم جو آسایشگاهه این جوری بوده ولی اگ تقریبا همه شون روانی شدم مسعولین چطوری تشخیص دادن اینا سالم بودن و جایگزین شدن؟

    داستان بنظر واقعی نیست ولی اگه باشه اتفاق بامزه ایه
    درمورد سالم بودن چند وقت یکبار سلامتی روانی بیمارا سنجش میشه

    ارسال نظر

    کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
    اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی