از بحث آهنگ های شکست عشقی که سالی 5-6 بار خیلی ها درگیرش میشن و احساس میکنن دنیا تموم شده بگذریم که مال بچه قرتی هاست بریم سراغ آهنگ های واقعا غمگین و دردناک که اگه درست درک بشن تا اعماق تاریکی ها شما رو میبرن و امکان افسردگی با فقط شنیدن چند باره این آهنگ ها وجود داره و داستان هایی از خودکشی پس از شنیدن اون ها وجود داره
درجه ی تأثیر گذاری این آهنگ ها بسیار بالاست به همین دلیل افرادی که غم و غصه زیاد یا به هر اندازه مشکل افسردگی دارن این آهنگ هارو به هیچ وجه گوش نکنن.
یکشنبه غم انگیز
این آهنگ در سال 1932 سروده شد یأس مالیخولیایی که آهنگ القا می کرد باعث شد کسی، انتشار این آهنگ را قبول نکند. با این حال در آخر، سال 1935 اولین نسخه اورجینال این آهنگ با صدای «پال کالمر» در مجارستان ضبط شد و چیزی نگذشت که نام این آهنگ با تعداد زیادی خودکشی پیوند خورد.
ماموران پلیس بوداپست فوریه 1936 هنگام تحقیق روی پرونده خودکشی کفاشی به نام جوزف کِلر متوجه شدند که متوفی به جای وصیتنامه یا متنی که دلیل خودکشی اش را توضیح دهد، کاغذی با اشعار آهنگ یکشنبه غم انگیز به جا گذاشته بود. آنها گمان کردند که این ترانه برای او خاطره های شخصی را تداعی می کرده است.
اما موارد مشابه دیگری در مجارستان اتفاق افتاد که در تمام آنها رد پای این آهنگ وجود داشت. بعضی از درگذشتگان، شعر این ترانه را به جای وصیتنامه از خود باقی گذارده و بعضی ها نیز پیش از مرگ به تأثیر این آهنگ بر تصمیمشان به خودکشی اشاره کرده بودند.
با مشهور شدن آهنگ در اروپا، خودکشی های مرتبط به آن نیز به خارج از مرزهای مجارستان سرایت کرد. در شهرهای مختلف اروپا کسانی پیش از اقدام به خودکشی، وصیت کردند که در مجلس خاکسپاریشان یکشنبه غم انگیز نواخته شود. داستان خودکشی ها
از این آهنگ نسخه های زیادی خونده شده ولی نسخه مورد علاقه من اینه
───┤ ♩♬ ترجمه ♫♪♭ ├───
یکشنبهٔ غمانگیز است، ساعات من سرشار از بیخوابی است
عزیزترینم، سایههایی که با من زندگی میکنند بی شمارند،
گلهای کوچک سفید هرگز بیدارت نمیکنند،
نه در جایی که الههای سیاه از اندوه تورا در آغوش گرفته است.
فرشتهها به فکر برگرداندن تو نیستند،
آیا خشمگین میشوند اگر من به پیوستن به تو فکر کنم؟
یکشنبهٔ غمانگیز
یکشنبه و سایههایش غم انگیزند؛ و من تمامش را میگذرانم.
من و قلبم تصمیم گرفتیم که همه چیز را تمام کنیم،
بزودی شمعها و دعاهایی ناراحتکننده اینجا خواهند بود.
نگذار ضجه زنند، بگذار بدانند که من به این رفتن خوشحالم.
مرگ رؤیا نیست برای کسی که مرده است، با مرگ تو را در آغوش میکشم.
با آخرین نفس روحم، تو را تقدیس خواهم کرد.
یکشنبه غمانگیز
رؤیا بود، من فقط رؤیا میدیدم.
بیدار شدم و تو را درخواب دیدم که در عمق قلبم جای داری.
عزیزم، امیدوارم که رویایم هرگز تورا آزار ندهد،
قلبم به تو میگوید که چقدر دوستت دارم.
───┤ ♩♬ - ♫♪♭ ├───
آرال: نغمه های درد
"آسیاگو" و "کاودال" در کودکی زندگی سختی داشتند و یک روز در راه بازگشت به خانه, باران سنگینی میباره و تصمیم میگیرن از راه میانبر برن و در راه با پیرمردی گیتار به دست آشنا میشن که بر روی گیتارش کلمه uaral حک شده بود. آن ها از سختی و شرایط بد زندگی تا دوران نوجوانی به آن پیرمرد پناه میبردن و پیرمرد هم برای آنها از افسانهها و داستانهای کهن میگفت او همچنین آنها را با دنیای موسیقی آشنا کرد و چگونگی نواختن سازهای گوناگون را به آن دو آموخت. بعد از مرگ پیرمرد و ازدست دادن تنها کسی که از او متنفر نبودند آنها نام "آرال" را به یاد او برای بند خود انتخاب کردند و حاصل آن آهنگی بود که از سر رنج و غم سروده و نواخته شد.
تصویری از چهره اعضای این گروه وجود نداره و بخاطر ناله و ضجه ها در آهنگ فضای سوزناکی به وجود میاد که دل شنوده رو ریش میکنه و باور این نوازندگی شاهکار از گروهی تازه کار و روستایی سخته و دلیل مخفی موندن هویتشون با وجود خلق چنین آثاری مشخص نیست. هیچ آهنگی از این گروه برای پول درآوردن یا شهرت ساخته نشده
Shining
نیکلاس (وکالیست بندِ shining) بخاطر رفتار های دیوانه وارش مشهور شد, او هزاران بار خودزنی های وحشتاک داشته و در بسیاری از خودکشی های شنوندگان به موزیکش نقش داشته و به این موضوع افتخار میکند
این وکالیست در جولای 2006 ناپدید شد و طبق شایعات حودش را از بین برده بود. در آگوستِ همان سال گروه خبر از یه خواننده جدید با نام "GHOUL" داد و گفته شد وکالیست شدن این شخص از آخرین خواسته های نیکلاس بوده ,اما در فوریه 2007 و اولین کنسرت بعد از رونمایی وکالیست جدید , مشخص شد این شخص همون نیکلاس بوده و این کنسرت در حالی اجرا میشده که او به همخوان ها و حتی تماشاگر ها حمله میکرده
"البته من از نظر موسیقیایی امتیاز خوبی به این گروه میدم و درکشون از موسیقی واقعا بالاست ولی تاثیر سیاهی که بر ذهن شنونده میذاره میتونه بسیار خطرناک باشه"
مضمون بیشتر آهنگ هاشون در مورد تنفر، خشونت و مصرف مواد مخدر هست ولی حتی بدون توجه به متن آهنگ اتمسفر تاریک آهنگ نشان از ذهن مریض و در عین حال استعداد فوق العاده در خلق چنین آثاری داره.
Stalaggh - Pure Misanthropia
اشتالاگ یک گروه بلک متال المانی است که اسم خود را از یک اردوگاه در جنگ جهانی دوم گرفته اند.در یک مصاحبه مخفیانه اعلام کردند که هیچ وقت اجرای زنده نخواهند داشت و اسم و قیافه اعضای این گروه مشخص نمیشود.
هدف این گروه ساختن یک البوم متفاوت بود برای همین با دادن رشوه به یکی از نگهبانان شیفت شب, شبانه به بدترین بیمارستان روانی اروپا میرفتن و صدای بیماران حاد روانی رو به صورت مخفیانه ضبط میکردن.
یکی از اشخاصی که زیاد از صدایش در این آلبوم استفاده شده است پسر بچه ایست که با چاقو به مادرش 30بار حمله کرده است.
[در واقع نمیشه اسم آهنگ روش گذاشت فقط صدای فریاد های وحشتناک بیماران روانی رو خواهید شنید پیشنهاد میکنم اصلا گوش ندید]
Sopor Aeternus - No one is there
او مذکر به دنیا آمده ؛ ولی ترجیح میدهد به عنوان یک زن تعریف شود نام مستعارش Cantodea از آن تعابیر زیادی شده ولی به گفته ی برخی این کلمه از دو کلمه لاتین بوجود آمده که معنی آن میشو "الهه مرگ برای مرگت میخوانم ". . .
در سنین کودکی و حتی نوزادی توسط پدر و مادر ظالمش به طور بسیار فجیع مورد ضرب و شتم قرار میگرفت و به علت بی پناهی همسال های دیگرش در سنین کودکی او را مسخره و میزندند او در 6 سالگی به علت فقر والدینش یک عمل جراحی در آوردن لوزه بدون بی هوشی داشته و توسط وسایل خانگی . . .
او در آهنگهایش شخصیت و افکار و احساسات خودش را بیان میکند به طوری که حالات و احساسات فردی را توصیف میکند که به طور داوطلبانه انزوا را بر خود گزیده و بسیار احساسات پیچیده ای دارد . او هیچ وقت اجرای زنده ای نداشته و دریافته که نمیتواند کنار انسان ها زندگی کند و انسان بسیار وابسته به روحی و بسیار معنوی میباشد . . .
آهنگهایش بسیار تاثیر گذار و قوی و دپرس هستند به طوری که نامه های بسیاری دریافت کرده که با گوش دادن به آهنگهایش به جنون مبتلا شده اند
بسیاری هم خودکشی کرده اند به گفته ی سایت رسمیش طی پیخش آهنگ No-one is there تعداد 38 نامه دریافت کرده که آنها خود کشی کرده اند
متن و ترجمه ی آهنگ No one is there
.................................................................................
Now and then I'm scared when I seem to forget
الان من ترسیدم زمانی که به نظرم میاد که فراموش کردم
how sounds become words or even sentences
که چه جوری صداها به کلمات تبدیل میشن و جمله ها به وجود میاید . .
No, I don't speak anymore and what could I say
نه من بیشتر از این حرف نمیزنم و اصلا چی باید بگم؟
since no-one is there and there is nothing to say
وقتی هیچ کسی اینجا نیست و حرفی برای گفتن وجود نداره
So, I prefer to lie in darkest silence alone
پس من ترجیح میدم که تو تاریکی تنها بخوابم .
listening to the lack of light, or sound
و به سکوت نور گوش کنم
or someone to talk to, for something to share
یا صدای کسی که از دور حرف میزنه و داره چیزی رو با کسی به اشتراک میذاره (تو کل شعر منظورش داخله قبره...)💀
but there is no hope and no-one is there.
اما هیچ امیدی وجود ندارد و هیچ کسی اینجا نیست
No, no, no, not one living soul
نه نه نه هیچ روح زنده ای وجود نداره
and there is nothing left to say
و اینجا چیزی نیست که بگم
in darkness I lie all alone by myself
تو تاریکی تنها میخوابم همش با خودم تنهام
sleeping most of the time to endure the pain.
و بیشتر اوقات میخوابم که غمم یادم بره
I am not breathing a word, I haven't spoken for weeks
من هیچ کلمه ای تنفس نمیکنم (یعنی یه کلمه ام نفس ندارم حرف بزنم) و برای هفته ها حرفی نزدم
and yet the mistress inside me is (secretly) straining her ears.
و هنوز عاشق اینجام مخفیانه گوشهایش را تیز میکند (با خودش داره حرف میزنه )
But there is no-one, and it seems to me at times
اما اینجا هیچ کسی نیس
that with every passing hour another word is leaving my mind
و به نظرم میاد هر ساعتی که میگذره یه کلمه دیگه یادم میره- (هی بیشتر فراموشی میگیرم)
I am the mistress of loneliness,
من میسترس (معنی این میستریس و نمیدونم اینجا چی میشه) عاشق تنهایی ام
my court is deserted but I do not care.
دادگاهم به درده من نمیخوره و بهم اهمیت نمیده اما من برام مهم نیست
The presence of people is ugly and cold
معاشرت با مردم روح رو زشت میکنه و سرد
and something I can neither watch nor bear.
من نمیتونم نه تماشا کنم نه تحمل
So, I prefer to lie in darkness silence alone
پس من ترجیح میدم که تو تاریکی تنها بخوابم. .
listening to the lack of light, or sound
به سکوت نور گوش کنم
or someone to talk to, for something to share
یا صدایی کسی که از دور حرف میزنه داره چیزی و با کسی مشترک میشه
but there is no hope and no-one is there.
اما هیچ امیدی وجود ندارد و هیچ کسی اینجا نیست
No, I don't speak anymore and what should I say
نه ، من با کسی از این بیشتر حرف نمیزنم و اصن چی باید بگم ؟
since no- one is there and there is nothing to say?
وقتی چیزی برای گفتن ندارم و هیچ کسی هم اینجا نیست
All is oppressive, alles ist schwer,
همه ظالمن ، همه چیز سنگه
there is no-one and no one is there
و هیچ کسی هم اینجا نیست
*****- لطفا این آهنگ رو زیاد و مکرر گوش نکنید -****
موزیک های افسرده کننده بیشتر
- ۹۹/۱۱/۰۸
- ۹۰ نظر
- ۹۹/۱۱/۰۸
من اگه اینارو گوش بدم خودکشی میکنم؟