دختر کوچولو گریه میکرد و عکس نمیگرفت چون میگفت :
"پسر کوچولو اون رو ترسونده "
-پیداش کردی؟
- ۹۸/۱۰/۱۱
- ۲۳ نظر
- ۹۸/۱۰/۱۱
دختر کوچولو گریه میکرد و عکس نمیگرفت چون میگفت :
"پسر کوچولو اون رو ترسونده "
-پیداش کردی؟
یا خودا*-*
اهههه ترسیدم چه باحال بود😃😃😃😃😃
کنار پای دختر سوم از سمت چپه....
آ ا ا آرررره !
فقط بگم که عاشق وبت شدم :/
عکاس?
اره
درست وسط پاهای اون دوتا دختر که یکیش یه چیزی مثه دوتا حلقه فلزی از دستش اویزونه و اون یکی هم لباس گورخری پوشیده و گردنبند گردنشه
(درسته؟)
سلام
عجب جایی!!!
:|چه قالب خفنییییی شده
😁
:|هان منظورت چیه
😂😂😂من هرروز نون و پنیرو خطر میخورم
من عاشق اون چشم سیاهه بالای صفحه شدم که عین شاسگولا اینور اونورو نگاه میکنه
یه حس ترسناکیم داره
اوهوم
اول نگرفتم
کامنتا رو خوندم دیدمش*-*
بلا ب دور
باز هم پیدا کردم-_-
الان چهار ساعته تو وبتم
این نت تموم شد قراره کلی بدبختی بکشم
قبلاً براتون کامنت گذاشتم هنوز تایید نکردیم دو ساعت به صفحه مانیتور کامپیوتر خیرم راز عکسو فهمیم پشمام(●´⌓`●)
اولین کامنتم واقعا دو لغت به صفحه مانیتور خیره فهمیدم چی بود
سلام حاجی من تا اینو دیدم فقط این ور و انور رو می بینم که ایا منطقه امن هست یا نه : )
اما در کل بخوام بگم خایه هام زیر گلوم پاپیون شده.
:|
بله پیداش کردم بیشرفو
کنار پاشه😲
رنگ پوستش فهمیدم سفیده گوشی ام داش میلزید چرا فقط جلو صورت اسکرین شات گرفتم باید پاک کنم
از سمت چپ بین زن دومی و سومی یه پسر هست
اون وایین