midnight

هشدار: ازتون خواهش میکنم اگر مشکل قلبی دارید یا جرئت کافی ندارید حتما این وبلاگ رو ترک کنید و از دیدن حتی تصویر مطالب خودداری کنید! 💀💀💀💀💀💀

سلام اسمم امیده داستانی که تعریف میکنم کاملا واقعیه مربوط به زمانیه که سرباز بودم
برای مرخصی عید داشتم به خونه میومدم که بین راه اتوبوسمون خراب شد و مجبور شدیم بمونیم تا درست بشه چند ساعتی رو تو جاده مونده بودیم و حتی ی ماشین هم از اون جاده عبور نکرده بود کم کم هوا تاریک شده بود تصمیم گرفتیم شب رو تو اتوبوس بمونیم و صبح حرکت کنیم منم تصمیم گرفتم یکم اون اطراف قدم بزنم سیگارمو روشن کردم و شروع کردم به قدم زدن و بدون اینکه متوجه بشم چقدر از اتوبوس دور شدم راه میرفتم خواستم سیگار دوممو روشن کنم دست کردم تو جیبم و فندکمو در اوردم که یهو تماس محکم دستی رو احساس کردم که محکم خورد به دستم و باعث شد فندک از دستم بیفته چند ثانیه با تعجب و البته ترس به اطرافم نگاه کردم تازه متوجه شدم که چقدر از اتوبوس دور شدم هوا هم به قدری تاریک بود که به راحتی نمیشد جایی رو دید خم شدم تا شاید با لمس کردن بتونم فندکمو پیدا کنم اما همین که دستمو روی زمین گذاشتم متوجه جسم گرمی زیر دستم شدم از ترس دستمو کشیدم و سرمو بالا اوردم و متوجه چشم های یه موجودی مثل سگ رو به روی خودم شدم که داشت بهم نگاه میکرد اما چون هوا تاریک بود نمیتونستم چهرشو کامل ببینم که از این بابت شانس اوردم بیخیال فندک شدم و به سمت اتوبوس دویدم به محض رسیدن یه جسم فلزی مکعب شکل جلوی پام پرت شد بهش نگاه کردم و دیدم فندک خودمه ورش داشتم و سوار اتوبوس شدم اون شب تا صبح بیدار بودم هنوز هم نمیدونم اون اتفاق واسه چی افتاد ولی جای شکرش باقیه که دیگه تکرار نشد

  • night wolf

نظرات  (۱۱)

  • سارا سماواتی منفرد
  • چه وحشتناک ))-:
    😑😑😑😑
  • سیّد محمّد جعاوله
  • زمینه وبلاگ زامبی ها حمله کردن
    😂😂😂خودمم نمیدونم
    zzzzzzzzzzzzzzzچرند است
    😑😑😑😑😑😑عین تو
    عجبا...
    ترسناکه...
    🙏😊
    عین اسمت است بچه ی لوس😅
    😒
    یا خدا
    😂😂
  • دنیای کامپیوتر ...
  • به حق چیز های نشنیده...
    😐

    کپـــی با ذکر منبع مجازه  ؟

    منبع اصلیش من نیستم کپی همش بدون ذکر منبع مجازه

    احتمالا یه جن بوده که بهش میخواست بفهمونه سیگار ضرر داره

    بعد جنه دیده آدمه خیلی ترسیده و فندکش رو جا گذاشته با خودش گفته:« این آدما چه چیز عجیبی هستن-_-»

    بعد هم فندک رو داده بهش

    خیلی هم بی معنی هستم میدونم.

    دقیقا .

    پشماممممم

    پشمات 

    عجب بابا عجب 

    ولی موندم چرا برای من اتفاق نمیفته :(

    خداروشکر کن

    ارسال نظر

    کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
    اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی